فضیل عیاض راه زنی است که از قدم هایی که در زندگی برداشته بود رضایت نداشت.
اما عوض کردن راه نیز برایش دشوار بود.مثل خیلی ها برای تغییر مسیر به سوی خوبی ها امروز و فردا می کرد.
روزی در خرابه ای برای غارت قافله ای کمین کرده بود.کمی آن طرف تر کسی داشت این را آیه را تلاوت می کرد که :
آیا هنگام آن فرا نرسیده است که اهل ایمان به خدا قلبشان در برابر خدا و آیات الهی خاشع شود....
این آیه چون تیری ، دل مضطرب فضیل را آتش زد.
نفسش را به موعظه گرفت که آیا به راستی تا کی قصد کج مداری با خداوند را داری؟!
همان جا توبه کرد و از زاهدان و عابدان روزگار شد.
تا کنون به قدم هایت نگاه کرده ای؟ تاکنون به آن ها التماس کرده ای که کمی آهسته تر یا تندتر بروند؟
راستی!چقدر قدم هایت را دوست داری؟از کدامین قدم ها راضی و از کدامشان پشیمان هستی؟
تاکنون چند قدم آمده ای و چند قدم دیگر می خواهی بروی؟
شاید خیلی ها قدر قدم هایشان را ندانند.اما تو این گونه نباش.
آینده ی تو قله ای بنا شده برقدم های توست ؛ پس مواظب باش هیچ قدمی را اشتباه بر نداری.
تو سالک مقام جانشینی خداوند بر زمین و مسافر بهشت برین خداوند هستی.
مسافر نقشه و آشنای راه می خواهد ؛ مرکب و توشه می طلبد و ....
نقشه ،کلام خداوند است و آشنای راه اولیاء او هستند.
سلوک و سفر بدون همراه ،دشوار و خسته کننده است؛اما هم سفر بی صفا نیز درمان خستگی راه نیست.
پس دنبال هم سفری بگرد که صفای او رنج راه را بر تو سبک کند.
خداوند در قرآن بارها به ما فرمود از قدم های شیطان پیروی نکنید.
قدم های شیطانی آن قدم هایی است که بدون خدا برداشته می شود.قدم هایی به سوی نابودی و هلاکت.
قدم هایی مستبدانه و مستکبرانه که گویا من مالک زمین و زمان هستم.
ولی اگر قدم اول را اشتباه برداشتی ناامید نشو.زیرا بازنده کسی نیست که قدم اشتباه بردارد.بلکه بازنده کسی است که قدم های اشتباه را ادامه دهد.پس هر کجا متوجه شدی برگرد.
بیایید با تحویل سال ، مدل قدم هایمان را عوض کنیم.