یکی از سوالاتی که در جلسات مدارس-مخصوصا دبیرستان- زیاد مطرح می شد،بحث "دوستی پسر و دختر" است.این بحث ابهام ها و ناگفته های فراوانی دارد که تا نکات مبهم آن باز نشود،نه می توان تشویق به آن کرد و نه می توان آن را ناپسند دانست.
"دوستی " با رابطه داشتن فرق دارد؛همان طور که با همکار بودن و حرف زدن و از هم سوال پرسیدن نیز متفاوت است.وقتی ما با کسی دوست باشیم،به او سلام می کنیم،به او دست می دهیم،با او قرار می گذاریم،برایش پیامک های زیبا و دوستانه می فرستیم و خیلی چیزهای دیگه که در دوستی ها مرسوم است.
اما این طور نیست که به هر کسی سلام کردیم یا برایش تلفن زدیم یا از او سوال علمی و غیر علمی و آدرس و ...پرسیدیم نیز دوست باشیم.یک دانشجو یا یک استاد به طور معمول با افراد زیادی از جنس مخالف سرو کار دارد.یک مشاور،یک پزشک و یا یک کاسب شبانه روز با مردان و زنان بسیاری صحبت می کند و قانون و شرع نیز مردم را از چنین چیزی منع نکرده است.
اما گاهی این ارتباطات رنگ و بویی دیگر پیدا می کند."مکر و حیله ای برای سوء استفاده از دیگری "البته در لباس دوستی.
به او می گوید که من در این دنیا محبوبی شیرین تو از تو ندارم،ولی در همان موقع تلفنش زنگ می زند.محبوب شیرین دیگری پشت خط است....سریع یک دروغ ردیف می کند و برای کلاه گذاشتن بر سر این کسی که پیش اوست،فرد پشت تلفن را با یک دروغ یا بهانه تراشی کله می کند....سخن از دوستی است؛اما قلب خائن است و شهوت حاکم...پسری به دنبال اندام دختری و دختری به دنبال زرق و برق جملات عاشقانه یک پسر.
بیایید یک لحظه جامعه ای را تصور کنیم که هر دختر با هر پسری بتواند آزادترین و عاشقانه ترین روابط را داشته باشد و یک پسر نیز با هر دختری به هر شکلی معاشقه کند....در این جامعه از وفا و صداقت خبری نیست.در جامعه ای که افراد آزادند با هر کسی بخواهند ارتباط عاشقانه و نزدیک داشته باشند،هیچ همسری نمی تواند به دیگری قول وفا یا صداقت بدهد.اگر بعد ازدواج با کسی که قبلا با او دوست بوده اید،رابطه ی جدیدی دیدید،حق اعتراض ندارید.چون شما پذیرفته اید که زنان و مردان با هر کسی می توانند دوست باشند و کسی حق منع آن ها را ندارد.
هر عقل سالمی می داند که افراد جامعه باید همدیگر را دوست داشته باشند و در شادی و غم هم شریک هستند.اما این مهرورزی و مهربانی کجا و آن نامهربانی خائنانه کجا.
از جمله مسایلی که در شبکه های جدید ماهواره ای سرمایه گذاری فراوانی در ترویج و ساده انگاری آن می شود،از بین بردن قبح و زشتی روابط بی حد و حصر بین مردان و زنان است.در این فیلم ها آزادی دنیای غرب آن چنان وانمود می شود که گویا در آنجا همه ی مردان و زنان بدون استثناء دارای روابط آزاد هستند و در آنجا به راحتی نوشیدن یک لیوان آب می توان با هر مرد یا زنی ارتباط عشقی برقرار کرد.
در صورتی که این"خیال پردازی ها" تنها تصورات عده ای کم است که می خواهند آن را به عده ای زیاد تحمیل کنند و به عنوان فرهنگ متمدن در جوامع بشری و جامعه ی ما وارد کنند.در دنیای غرب نیز با وجود این که زنان و مردان از حجاب سبک تری برخوردارند،ولی افراد هرزه و بی بند وبار گروه مشخصی هستند که از دیگران تشخیص داده می شوند.و هم چنین ارتباط نداشتن با رسانه های مبتذل یا نوشیدن مشروبات و هرزگی ....یا احترام به بزرگترها و ازدواج رسمی داشتن، در میان افراد با فرهنگ و تحصیل کرده به وفور دیده می شود.