از جمله مسایلی که در انتخاب همسر دارای اهمیت زیادی است اما اغلب نادیده گرفته می شود،محک "داشتن عقل زندگی"برای گزینه ی انتخابی است.
خیلی ها خوب می نویسند،خوب می گویند،تاجر یا پزشک یا مهندس خوبی هستند،اما "همسر خوبی" نیستند.
گاهی مشتری وارد مغازه او می شود که فقط یک آدرس بپرسد،اما ....تا از او جنسی نخرد بیرون نمی رود.خیلی خوش صحبت است...
بیمار به مطب او آمده است تا قرصی یا شربتی،دکتر برایش بنویسد،مریض از دردش می گوید و دکتر از درمان....اما بعضی از دکترها به گونه ای با مریض که آدم دوست دارد همیشه بیمار باشد و باز پیش این دکتر برود...
اما به راستی این کاسب یا پزشک خوش زبان ،درون منزل نیز به همین گونه شیرین زبانی می کنند؟
حرف زدن با همسر و فرزندان و خوش رفتاری با آنان در روایات دینی ما به اندازه صدقه؛حج خانه ی خدا و ....ستوده شده است.
امام صادق علیه السلام از پدرش علیه السلام نقل مى نماید که رسول خدا صلى الله علیه و آله به مردى فرمودند: آیا امروز روزه گرفته اى ؟ عرض کرد خیر. فرمودند: آیا از مریضى عیادت کرده اى ؟ عرض کرد. خیر. فرمودند: آیا به تشییع جنازه اى رفته اى ؟ عرض کرد خیر. فرمودند: آیا به فقیر غذا داده اى ؟ عرض کرد خیر. فرمودند: به منزل برو و خانواده ات را ببوس که همین کار صدقه است.
و هم چنین علامه طباطبایی در کتاب اخلاق پیامبر می فرمایند که ایشان هر صبح فرزندانشان را می بوسیدند و بر سرشان دست نوازش می کشیدند.
"عقل زندگی" یعنی با زن و فرزندمان به گونه ای مهربان باشیم که گویا آنان نیز مشتری ما،یا بیمار ما یا شاگرد ما هستند؛کسانی که سخنشان را می شنویم،به دردهایشان توجه می کنیم و دلتنگ صدایشان می شویم.....